دارالفنون، ققنوسی از خاکستر جهل

دارالفنون

در میانه قرن نوزدهم، تهران شاهد تولدی بزرگ و ماندگار شد: مدرسه دارالفنون. این نهاد آموزشی، بذر تغییرات بنیادی را در سیستم آموزشی ایران کاشت. با حمایت و هدایت امیرکبیر، این مدرسه به مکانی برای نخبگان و افرادی که آرزوی دانستن و پیشرفت داشتند، تبدیل شد. پیشوای روشنگری، امیرکبیر با همتی بلند و قلبی پر از عشق به وطن، ایده تأسیس دارالفنون را در سر پروراند.

او در سال 1244 قمری به روسیه سفر کرد و با دیدن مدارس و دانشگاه‌ها در این سرزمین، پس از بازگشت به ایران، آنچه دیده بود را به ناصرالدین شاه منتقل کرد و ناصرالدین شاه با درخواست امیرکبیر مبنی بر ساخت چنین مکان‌هایی موافقت نمود. ساخت این بنا را به میرزا رضا مهندس باشی سپردند. هرچند مخالفان و تنگ‌نظران هم تنها نظاره نکردند و دشمنی با امیرنظام را بیش از پیش در دل پروراندند.

امیر نظام و وطن

مدرسه دارالفنون، نگینی درخشان بر پیشانی تاریخ ایران، یادگاری است که از دل دغدغه‌های مردی برای آینده این سرزمین برخاسته است. مردی که در روزگاران تاریک جهل و خرافه، چراغی در دست گرفت و از دروازه‌های دربار شاهی پا را فراتر گذاشت. دارالفنون، نخستین مدرسه‌ای که به مفهوم نوین آن در ایران پایه‌گذاری شد و رنسانس سرزمین شکوهمند ایران را به ارمغان آورد.

این مدرسه به‌عنوان یک مرکز آموزشی، شامل رشته‌های مختلفی مانند پزشکی، مهندسی، علوم نظامی و سایر فنون نوین بود و به همین خاطر هم دارالفنون نام گرفته بود. این مؤسسه با دعوت از استادان خارجی، به‌ویژه از اتریش، در تلاش بود تا استانداردهای آموزشی مدرن را در ایران پیاده‌سازی کند. در نتیجه، بسیاری از دانش‌آموختگان دارالفنون به عنوان پیشگامان علوم و فنون جدید در ایران شناخته شدند.

وحدت امیر و مردم

با اینکه به صلاح امیرکبیر زمین مدرسه در نزدیکی ارگ سلطنتی تهران انتخاب شد تا حمایت دربار را به‌طور کامل داشته باشد، ولی ساخت این مدرسه، تنها به همت امیرکبیر محدود نشد؛ خیرین و نیکوکارانی که به آینده این سرزمین ایمان داشتند، در این مسیر گام برداشتند. دارالفنون، نمادی از پیوند علم و خیرخواهی، همبستگی و وحدت ملت ایران بود.

خشت به خشت این درگاه، هرکدام روایت‌گر داستانی از ایثار و همدلی بودند. آنان با همیاری خود، پایه‌های علمی ایران را چنان استوار ساختند که طوفان‌ زمانه، در گذار از قاجار و پهلوی نیز نتوانست این میراث ارزشمند را از میان بردارد. ساختمان زیبای این عمارت، حوضچه‌ای که در میان حیاط زیبا و درختانی که در اطراف حوضچه قرار گرفته‌اند یادآور وقف‌کنندگان دارالفنون‌اند، که نام خود را بر صفحات زرین تاریخ ایران حک کردند. قلب‌های سخاوتمند آنان، تپش‌های امید را در کالبد ملتی خسته از فقر و بی‌سوادی زنده نگه داشت.

میراث دارالفنون

رشته‌هایی که امیرکبیر برای تدریس در مدرسه برنامه‌ریزی کرده بود شامل: پیاده‌نظام، سواره‌نظام، توپ‌خانه، مهندسی، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانی‌شناسی در دارالفنون تدریس می‌شدند. زبان فرانسه، علوم طبیعی، ریاضی، تاریخ و جغرافی، دروس مشترک همه رشته‌ها بود. بعدها زبان انگلیسی، روسی، نقاشی و موسیقی به آن‌ها افزوده‌شد. ورود به دارالفنون در آغاز، همچون یک رویا برای عموم مردم دست‌نیافتنی بود؛ تنها با معرفی به دربار شاهنشاهی و از میان فرزندان نخبه‌ اعیان و اشراف کشور، این امکان فراهم می‌شد.

گهواره نخبگان ایران زمین

پس از گذشت هشت سال پر از تلاش و آموزه‌های نوین، اولین نسل دانش‌آموختگان دارالفنون در سال ۱۸۵۸ میلادی (۱۲۷۶ هجری قمری)، با قلب‌هایی پر از شور و دانشی نوین از علوم و معارف اروپایی، قدم به جامعه گذاشتند. از آن پس، دانش‌آموختگان دارالفنون همواره به عنوان تأثیرگذارترین چهره‌ها در فضای سیاسی و اجتماعی ایران شناخته شدند. از میان این نخبگان، محمدحسن‌خان صنیع‌الدوله، که به اعتمادالسلطنه شهرت یافت، با تحصیل در دارالفنون و سپس در فرانسه، به ریاست دارالترجمه همایونی رسید و نقش مترجم ویژه‌ ناصرالدین‌شاه و وزیر انطباعات (چاپ و نشر) را بر عهده گرفت. بسیاری از معلمان و دانش‌آموختگان دارالفنون پس از تأسیس دانشگاه تهران، استاد این دانشگاه شدند و برخی هم به مقام‌های مهم دولتی مانند وزارت یا حتی نخست‌وزیری در دولت‌های بعدی رسیدند.

از دروازه‌های دارالفنون تا قله‌های پیشرفت

یادگار امیرکبیر، بزرگان و دانشمندانی را پرورش داد که بعدها هر کدام خاک دانشگاه بزرگ دانشگاه تهران را زیر و زبر کردند. بدالرزاق بغایری، استاد ریاضی و مهندسی، از شاگردان نجم‌الدوله که ترسیم نقشه ایران، تعیین «انحراف قبله»، تهیه «نقشه پنج قاره عالم»، «نقشه تهران» و ساختن قطب‌نمای قبله‌نما را انجام داد. بزرگمردی چون عیسی‌خان صدیق از دیگر بنیانگذاران دانشگاه تهران، دستیار پروفسور براون در تدریس فارسی دانشگاه کمبریج و نویسنده کتاب‌هایی چون «تاریخ فرهنگ ایران»، «حقوق بین‌الملل»، «تاریخ فرهنگ اروپا از آغاز تا عصر حاضر» و جهانگیر میرزا شیرازی مشهور به صوراسرافیل از شهدای مشروطه و موسس روزنامه صوراسرافیل از بزرگان تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌روند.

محمدعلی فروغی ملقب به ذکاءالملک، ادیب، سیاستمدار، روزنامه‌نگار و پزشک که خدمات بسیاری برای جامعه و مردم ایران انجام داد. محمد معین، استاد زبان فارسی و پدیدآورنده فرهنگ معین با تالیفاتی چون «شاهان کیانی و هخامنشی در آثار الباقیه»، «ارداویرافنامه»، روزشماری در ایران باستان و آثار آن در ادبیات فارسی»، «مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات فارسی» که از افراد تاثیر گذار بر ادبیات ایران بود.

یادگاری از کشته‌ی حمام فین

دارالفنون تاریخ پر رمز و رازی را در خود نهفته است. امیرکبیر، که خون او قربانی آرمان‌های والای او شد، هرگز نتوانست شکوفایی کامل دارالفنون را به چشم ببیند. اما روح او در آسمان این سرزمین، نظاره‌گر جوانانی بود که در سایه درختی که او کاشته بود، به دانایی و مهارت دست یافتند. این مدرسه دی ماه سال ۱۲۳۰، سیزده روز پیش از کشته‌شدن امیرکبیر گشایش یافت. دارالفنون گرچه توسعه نیافت اما تجربه مغتنمی پیش روی کسانی که در آرزوی آشنایی ایرانیان با دانش‌های جدید بودند، قرار داد.

برای خواندن مطالب بیش‌تر و جذاب‌تر و همراهی با ما در راستای ساختن بنیادی نیک و مستحکم برای دانشگاه و پیش‌بردن مرزهای علم، سایت و صفحات بنیاد حامیان دانشگاه تهران در فضای مجازی را دنبال نمایید.

برای ورود به صفحه جایزه حمایتی تحصیلی بنیاد حامیان:          کلیک کنید     

برای ورود به صفحه آپارات بنیاد حامیان:                               کلیک کنید     

برای ورود به کانال تلگرام بنیاد حامیان:                                  کلیک کنید     

برای ورود به صفحه اینستاگرام بنیاد حامیان:                          کلیک کنید    

برای ورود به کانال واتساپ بنیادحامیان:                                کلیک کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید