چهره‌ای از تحول: دکتر فاطمه سیاح و میراثی که برای زنان ایرانی به جا گذاشت

فاطمه سیاح

به گزارش روابط عمومی بنیاد حامیان دانشگاه تهران، دکتر فاطمه سیاح یکی از نخستین صاحب‌نظران و نظریه‌پردازان تئوری و نقد ادبی در ایران است که در این زمینه تحصیلات دانشگاهی داشته و به طور علمی با نقد ادبی و تئوری‌های نوین ادبیات آشنایی داشته است. او در سال ۱۲۸۱ خورشیدی در شهر مسکو در خانواده‌ای مهاجر، ایرانی‌تبار و اهل فرهنگ و دانش به دنیا آمد. فضایی که او در آن رشد کرد، ترکیبی از سنت‌های اصیل ایرانی و نغمه‌های مدرن اروپایی بود؛ جایی که تضاد میان سنت و مدرنیته به نوعی الهام‌بخش زندگی فکری و روح جستجوگر او شد.

تولد در شهر گنبدهای طلایی، مسکو

دوران کودکی‌اش در میان کتاب‌های پربار و فضای آکادمیک سپری شد. پدرش میرزا جعفرخان رضازاده محلاتی، استاد زبان و ادبیات فارسی در مسکو و مادرش آلمانی‌تبار و بزرگ ‌شده روسیه بود. زبان آلمانی را از مادر و زبان فارسی و فرانسه را نزد پدر آموخت و زبان روسی و انگلیسی را نیز در مدرسه فراگرفت. دلبستگی او به ادبیات جهان باعث شد تا مطالعات گسترده‌ای در زمینه ادبیات فارسی، روسی، و اروپایی داشته باشد. در همین دوران بود که علاقه‌اش به فرهنگ و تاریخ ایران شکوفا شد.

طلوع از سرزمین‌های سرد

پشت‌بند همین علاقه و انگیزه بود که تحصیلات دبیرستانی و دانشگاهی خود را در مسکو گذراند و از دانشکده «اونیورسیته مسکو» در رشته ادبیات اروپا و نقد و تئوری ادبیات، موفق به دریافت دانش‌نامه دکتری شد. در جهانی که ادعای مدرنیته دارد ولی هم‌چنان زن را در پستوی خانه‌های اروپایی خود نگه می‌دارد، دکتر سیاح بندهای سرکوب را پاره کرد و به مدت چهار سال در کلاس‌های دانشگاهی مسکو به تدریس ادبیات اروپایی، نقد ادبی و تاریخ ادبیات تدریس کرد.

او زبان فارسی را خیلی خوب نمی‌دانست، ولی آوازه سرزمین پدری در آن‌ سال‌ها نقل مجالس بحث روسیه بود، باعث شد تا در سال ۱۳۱۳ خورشیدی به ایران بیاید و در همان سال در کنگره هزاره فردوسی شرکت کند. این اتفاق برای او فرصتی بود تا از نزدیک با فرهنگ، زبان و مردم ایران آشنا شود. او به سرعت زبان فارسی را به خوبی آموخت و توانست به یکی از مهم‌ترین پژوهشگران ادبیات فارسی تبدیل شود. خاک میهن، ریشه‌هایش را در او دواند و دیگر به روسیه برنگشت. در سال ۱۳۱۴ به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و معاون اداره آموزش بانوان شد.

فاطمه سیاح

زن ایرانی، نیلوفر آبی

به محض ورود به ایران، روح تازه‌ای در عرصه اجتماعی و سیاسی کشور وزیدن گرفت. او که قلبی پر از آرمان و ذهنی مملو از ایده‌های نو داشت، بی‌درنگ فعالیت‌های خود را آغاز کرد. در گفت‌وگویی با مجله عالم زنان در سال ۱۳۲۳، با صدایی سرشار از امید و اعتمادبه‌نفس گفته بود: «از همان اولین روزهای ورودم به ایران، دست در دست گروهی از زنان روشنفکر، قدم‌هایی برای آزادی و بیداری بانوان برداشته‌ام».

زمانی که در وزارت فرهنگ، «کانون بانوان» را بنیان گذاشت، نه‌تنها در تشکیل این نهاد نقش مؤثری داشت، بلکه به عنوان یکی از اعضای هیئت‌مدیره، مسیر این انجمن را نیز هدایت می‌کرد. فاطمه سیاح زنی بود فراتر از زمانه خود، روشنفکری پرشور، ادیبی ژرف‌نگر و فعال اجتماعی‌ای خستگی‌ناپذیر. او نخستین زنانی بود که نقد جدید را با دیدی علمی و مدرن وارد ادبیات ایران کرد و از محدودیت‌های رایج گذشت.

اما آنچه بیش از هر چیز نام او را ماندگار کرد، تلاش‌های خستگی‌ناپذیرش برای بیداری و توانمندسازی زنان ایرانی بود. او دبیر اول حزب زنان ایران بود و در میدان عمل، با قلمی پرقدرت و سخنانی استوار، از حقوق زنان دفاع می‌کرد. باور او به ضرورت تغییر وضعیت زنان چنان عمیق بود که از هر فرصتی برای پیشبرد این آرمان استفاده می‌کرد. سخنرانی‌ها و مقالاتش درباره اهمیت آموزش، استقلال و توانمندسازی زنان، در جامعه مردسالار آن روزها شجاعانه بود. فاطمه سیاح نماد زنی پیشرو بود که جامعه‌ای خواب‌زده را به تفکر و حرکت فراخواند. او برای آزادی و رهایی زنان ایرانی راهی تازه گشود.

جهانی مردانه، اما روحی زنانه و بلندپرواز

او نخستین زنی بود که بر کرسی استادی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران نشست و راهی نو در عرصه دانش و فرهنگ گشود. هم‌چنین، اولین زن ایرانی بود که مأموریتی سیاسی را در خارج از کشور عهده‌دار شد؛ افتخاری که تنها گوشه‌ای از عظمت شخصیت او را به تصویر می‌کشد.

حضور فاطمه سیاح در سال ۱۳۱۷ در دانشگاه تهران، نقطه عطفی برای دانشجویان ایرانی بود. او با تسلط بر چندین زبان اروپایی و گنجینه‌ای از دانش ادبیات جهانی، فراتر از یک استاد دانشگاه بود؛ الهام‌بخشی بی‌نظیر بود. کلاس‌هایش تنها محلی برای انتقال دانش نبود، بلکه جایی بود برای گشودن افق‌های فکری و تشویق به شکستن مرزهای سنتی اندیشه.

بااین‌حال، نگاه نقادانه‌اش به آثار بزرگ ادبی، گاه به جای تمرکز بر زیبایی‌های هنری، بر تحلیل‌های اجتماعی و اقتصادی معطوف بود. مثلاً در بررسی آثار فردوسی، به تحلیل طبقاتی و اجتماعی عصر شاعر پرداخت، اما از جنبه‌های زیبایی‌شناختی و سبک‌شناختی اثر غافل ماند. این نگاه، همواره بحث‌برانگیز بود و نشان از رویکرد خاص او در نقد ادبی داشت.

باوجود تنگ‌نظری‌ها و مخالفت‌های مردسالارانه، کرسی «روش تاریخ ادبیات و سنجش ادبیات زبان‌های خارجی» را به دست آورد. او در سال‌های پایانی عمر کوتاه اما پربار خود، درس تاریخ ادبیات و نقد ادبیات اروپایی را تدریس کرد و برای نخستین‌بار تئوری‌های نوین ادبیات اروپایی را وارد فضای دانشگاهی ایران ساخت.

شاگردان او، از جمله دکتر سیمین دانشور، خود بعدها تبدیل به چهره‌های برجسته‌ای شدند و تأثیر او را در جامعه ادبی ایران ادامه دادند. اما با مرگ زودهنگام او در سن چهل‌وپنج سالگی، کرسی دروسش در دانشگاه تهران بدون جانشین ماند و برای چند سال متوقف شد. این خلأ، گواهی است بر بی‌همتایی او و نقشی که در بالندگی ادبیات و فرهنگ این مرزوبوم ایفا کرد.

میراث یک زن پیشرو

زندگی دکتر فاطمه سیاح، قصه‌ای است از جسارت، علم، و عشق به پیشرفت که همچنان الهام‌بخش نسل‌های آینده است. فاطمه سیاح در راهی که انتخاب کرده بود، با مخالفت‌های زیادی روبه‌رو شد. برخی او را به دلیل نگرش‌های نوگرایانه‌اش مورد انتقاد قرار دادند، اما هرگز تسلیم نشد. زندگی و میراث فاطمه سیاح یادآور این حقیقت است که تغییرات بزرگ، از آرزوهای کوچک شروع می‌شوند.

او چراغی بود که راه را برای زنان ایرانی روشن کرد. داستان زنی که با اراده‌ای پولادین، بر تمامی موانع غلبه کرد و به الگویی بی‌نظیر تبدیل شد. در کنار این روحیه زنانه پرشکوه، میراث او در دانشگاه تهران ماندگار شد. کتاب‌خانه شخصی او مشتمل بر بیش از دو هزار جلد کتاب، بنا بر وصیتش به کتاب‌خانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران اهدا شد.

برای خواندن مطالب بیش‌تر و جذاب‌تر و همراهی با ما در راستای ساختن بنیادی نیک و مستحکم برای دانشگاه و پیش‌بردن مرزهای علم، سایت و صفحات بنیاد حامیان دانشگاه تهران در فضای مجازی را دنبال نمایید.

برای ورود به صفحه جایزه حمایتی تحصیلی بنیاد حامیان:          کلیک کنید     

برای ورود به صفحه آپارات بنیاد حامیان:                               کلیک کنید     

برای ورود به کانال تلگرام بنیاد حامیان:                                  کلیک کنید     

برای ورود به صفحه اینستاگرام بنیاد حامیان:                          کلیک کنید    

برای ورود به کانال واتساپ بنیادحامیان:                                کلیک کنید

 

نویسنده: گلناز زندکریمی

گرافیست: شقایق دهقانی

برچسب‌ها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید